جدول جو
جدول جو

معنی علی مقدسی - جستجوی لغت در جدول جو

علی مقدسی
(عَ یِ مَ دِ)
ابن محمد بن خلیل بن محمد بن محمد بن ابراهیم بن موسی حنفی. مشهور به ابن غانم مقدسی و ملقب به نورالدین. رجوع به ابن غانم (نورالدین علی بن...) و نیز به علی (ابن محمدبن...) شود
ابن احمد بن عبدالواحد مقدسی حنبلی. مشهور به ابن بخاری و ملقب به فخرالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی بخاری شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ قُ)
ابن حبیب الله بن محمد بن نورالله بن ابی اللطف شافعی قدسی. فقیه بود و افتاء شافعیه را در قدس بر عهده داشت. وی در سال 1144 هجری قمری درگذشت. او را شرحهایی بر برخی از متون فقه شافعی است. و نیز رسائلی دارد. (از معجم المؤلفین از سلک الدرر مرادی)
(علامه...) ابن ایوب قدسی شافعی. ملقب به علاءالدین. او راست: اللباب فی تسلیه المصاب. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ج 2 ص 1542)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن محمد بن ابی القاسم بن ابراهیم بن علی بن محمد دادسی مغربی. وی در حدود سال 1075 ه. ق. درگذشت. او راست: 1- بدایهالطلاب فی علم وقت الیوم و الحساب، که بعداً خود آن را شرح کرد و به نام ’اتحاف ذوی الالباب فی شرح بدایهالطلاب’ نامید. 2- فتح المغیث فی شرح الیواقیت. 3- معونهالطلاب فی علم الحساب. 4- الیواقیت لطالب معرفهالمواقیت. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 76. فهرس الخدیویه ج 5 ص 330. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 168 ج 2 ص 732)
لغت نامه دهخدا
(عَ مِ)
شیخ علی مقداد، وی از اهالی یمن بود و در آغاز کار با امرای ترک عثمانی دریمن مربوط گشت ولی عثمانی ها به وی بدگمان شدند و اورا دستگیر ساختند و بسیار آزار دادند. از اینرو وی پس از رهائی از چنگ عثمانی ها در حدود سی سال بسختی با لشکر و عمال دولت عثمانی در شهر انس واقع در جنوب غربی صنعاء جنگید تا اینکه در سال 1340 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی از تاریخ الیمن واسعی ص 152)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن عباس مجوسی. مشهوربه ابن مجوس. طبیب و از اهالی اهواز بود. وی نزد ابوماهر موسی بن سیار تحصیل کرد. و برای عضدالدولۀ دیلمی کتابی در درمان بیماریها به وسیلۀ ادویۀ مفرد نگاشت. و کتابی نیز به نام کامل الصناعه الطبیه در علم طب تألیف کرد که مشهور به ملکی شد و آن در دو مجلدبزرگ است. (از معجم المؤلفین). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: الوافی صفدی ج 12ص 85. فهرس المؤلفین بالظاهریه. عیون الانباء ابن ابی اصیبعه ج 1 ص 236. تاریخ الحکماء قفطی ص 232. کشف الظنون ص 1380. فهرس الطب المکتبه البلدیه ص 35. کتب خانه عاشرافندی ص 47. و نیز رجوع به ابن المجوس شود
لغت نامه دهخدا
(عُ لَ)
عبدالرحمان بن محمد بن عبدالرحمان عمری علیمی مقدسی حنبلی. ملقب به مجیرالدین و مکنی به ابوالیمن. وی مورخ بود و در سال 860 هجری قمری در قدس متولد شد و تحصیلات خود را در قاهره به انجام رسانید و در سال 928 هجری قمری در قدس درگذشت. او راست: 1- اتحاف الزائر و اطواف المقیم المسافر. 2-الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، در دو مجلد. 3-التاریخ المعتبر فی ابناء من عبر. 4- فتح الرحمان فی تفسیر القرآن، در دو مجلد. 5- المنهج الاحمد فی تراجم اصحاب الامام احمد. (از ریحانه الادب ج 3 ص 126)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ دِ)
ابن محمد بن ابی زکریا یحیی وطاسی بادسی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابوحسون. از ملوک بنی وطاس در فاس (کرسی مراکش). رجوع به علی وطاسی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مُ)
ابن احمد مقری. از محدثان بود. (منتهی الارب). واژه ی محدث از ریشه ’حدیث’ گرفته شده و به کسی اطلاق می شود که تخصص در نقل، حفظ و تحلیل احادیث دارد. این فرد معمولاً بر متون حدیثی مسلط است و می تواند صحیح را از ضعیف تشخیص دهد. محدثان نقش نگهدارنده سنت نبوی را داشتند و از طریق کتابت یا روایت شفاهی، احادیث را به نسل های بعدی منتقل کردند. برخی از معروف ترین محدثان عبارتند از بخاری، مسلم، ترمذی و نسائی.
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر. مشهور به ابن سیده و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن سیده و علی (ابن سیده...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ دَ)
ابن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب مدنی. وی فقیه و ساکن ’عریض’ از نواحی مدینه بود و در سال 210 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- کتابی در حلال و حرام. 2- کتاب المناسک. (از معجم المؤلفین از الفهرست طوسی ص 87 و کتاب الرجال نجاشی ص 176 و منتهی المقال ابوعلی ص 209 و تنقیح المقال مامقانی ج 2 ص 272)
ابن ظاهر وتری حسنی مدنی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. محدث بود. در سال 1261 هجری قمری درمدینه متولد شد و در همانجا در 29 جمادی اولای سال 1322 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- التحفه المدنیه فی المسلسلات الوتریه. 2- رساله فی الکلام علی قول الغزالی لیس فی الامکان ابدع مماکان. (از معجم المؤلفین)
ابن محمد بن ابی القاسم بن محمد بن فرحون تونسی مدنی مالکی. ملقب به ابوالحسن و مشهور به ابن فرحون. رجوع به علی تونسی شود
ابن حسن بن علی بن حسن بن علی بن شدقم بن ضامن بن محمد حمزی حسنی مدنی. ملقب به زین الدین. رجوع به علی شدقمی شود
ابن خلیل مرصفی یا مرصفاوی مصری مدنی شافعی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی مرصفی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن عبدالعالی بن عبدالباقی بن ابراهیم بن علی بن عبدالعالی عاملی میسی. ادیب و شاعر و نحوی بود. او راست: شرح اجرومیه، که در سال 1020 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. میسی منسوب است به ’میس’ که از بلاد جبل عامل است. (از اعیان الشیعه ج 41 ص 294)
ابن عبدالعالی میسی. ملقب به زین الدین و مکنی به ابوالقاسم و مشهور به ابن مفلح. وی از فقیهان قرن 10 هجری قمری بود و در سال 938 هجری قمری درگذشت. از جمله شاگردان او شهید ثانی بوده است. (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن محمد بن علی بن منصور المهدی لدین الله. فقیه و مجتهدو از ائمۀ زیدیان در یمن بود. وی در سال 705 هجری قمری در ’هجره’ از قرای الهان متولد شد و پس از مرگ المؤید باللّه یحیی بن حمزه، با وی بیعت شد. و او صنعاء را تصرف کرد سپس بر صعده و ذمار نیز دست یافت و باباطنیان جنگید و قرای آنها را ویران کرد. وی راههایی ساخت و هفده امارت مستقل را از بین برد. و در سال 773 هجری قمری در ذمار درگذشت و جسد او به خعده منتقل شد. او را تصانیف و رسالاتی است. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَ)
کومی. وی پدرعبدالمؤمن بن علی قیسی کومی اولین سلطان سلسلۀ موحدی در افریقیه بود. اصل او از قبیلۀ کومیه است و آن قبیله، اندک مردمی در ساحل بحر از اعمال تلمسان بودند. این علی به کاسه گری اشتغال داشت و در تاریخ حبیب السیر برخی از وقایع او و پسرش عبدالمؤمن ضبط شده است. رجوع به حبیب السیر چ خی-ام ج 2 ص 575 ش__ود
ابن محمد بن یوسف بن مسعود قیسی قرطبی شاعر. ملقب به نظام الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن خروف. رجوع به ابن خروف (ضیاءالدین ابوالحسن...) و علی (ابن محمد بن یوسف بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن ابی لطف. علی بن محمد بن علی بن ابی اللطف مقدسی شافعی، مکنی به ابوالفضل و مشهور به ابن ابی اللطف. رجوع به علی مقدسی (ابن محمد بن علی بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ دِ)
ابن منصور بن ناصر مقدسی حنفی. ملقب به علاءالدین. فقیه و اصولی بود و در سال 746 یا 748 هجری قمری درگذشت. وی مدتی در تنکزیۀ قدس تدریس میکرد. او راست: شرح مغنی خبازی، در اصول فقه. (از معجم المؤلفین از الدرر الکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 135 و کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1749)
ابن احمد بن محمد بن سلیمان بن حمزۀ مقدسی صالحی حنبلی. ملقب به فخرالدین. ادیب و شاعر و نویسنده و خطیب بود. در سال 740 هجری قمری متولد شد و در 791 هجری قمری درگذشت. او را اشعار و تعلیقات بسیاری است. (از معجم المؤلفین از شذرات الذهب ابن عماد ج 6 ص 318)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن بخاری، علی بن احمد بن عبدالواحد مقدسی حنبلی، مشهور به ابن بخاری و ملقب به فخرالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی بخاری (ابن احمد بن عبدالواحد...) شود
لغت نامه دهخدا